بحران انرژی و بهویژه ناترازی برق در سالهای اخیر، به یکی از چالشهای اساسی اقتصاد و جامعه ایران بدل شده است. برق، بهعنوان شریان حیاتی صنایع، خدمات و زندگی روزمره، نقشی کلیدی در رشد و توسعه کشور ایفا میکند و هرگونه اختلال در تأمین پایدار آن، پیامدهای گستردهای در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی به دنبال خواهد داشت. بررسی آمارهای رسمی نشان میدهد که مصرف برق ایران هر ساله با رشدی بین ۶ تا ۸ درصد افزایش مییابد؛ این در حالی است که ظرفیت عملی نیروگاههای کشور به دلیل فرسودگی تجهیزات، کمبود سرمایهگذاری و محدودیت منابع سوخت، تقریباً ثابت مانده و حتی در برخی موارد کاهش یافته است. بهعنوان نمونه، در سال 1403 رکورد اوج مصرف برق کشور از 79 هزار مگاوات عبور کرد، در حالی که ظرفیت تولید عملی با این رشد پرشتاب همگام نبوده است. نتیجه این ناترازی انرژی، بروز خاموشیهای گسترده، افزایش هزینههای تولید و کاهش کیفیت زندگی شهروندان بوده است.
در این میان، توجه به انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی خورشیدی، بهعنوان راهکاری راهبردی و پایدار بیش از پیش اهمیت یافته است. ایران با بهرهمندی از میانگین تابش خورشیدی بالا و مناطق وسیع مستعد، یکی از مناسبترین کشورهای جهان برای توسعه نیروگاه های خورشیدی به شمار میرود. استفاده هدفمند از این پتانسیل میتواند نهتنها وابستگی کشور به سوختهای فسیلی را کاهش دهد و امنیت انرژی را ارتقا بخشد، بلکه زمینهساز کاهش ناترازی برق، ایجاد اشتغال و حرکت به سوی توسعه پایدار نیز باشد.
به همین دلیل، بررسی نقش انرژی خورشیدی در حل بحران ناترازی برق، به عنوان یک ضرورت حیاتی برای آینده ایران مطرح میشود. بهراستی، اگر هر فردی از پتانسیل بالای ایران در بهرهبرداری از انرژی خورشیدی آگاه باشد، از بیتوجهی به این ثروت بیپایان و ارزشمند طبیعت شگفتزده خواهد شد. با این حال، موانع و چالشهایی نیز برای تغییر رویکرد تأمین انرژی از منابع سنتی و فسیلی به سمت انرژیهای پاک وجود دارد که در این مطلب به بررسی آنها خواهیم پرداخت. اگر میخواهید با دلایل ناترازی انرژی و راهکارهای مقابله با این بحران آشنا شوید، با ما همراه باشید.
چالش جدی صنعت برق ایران در نگاه آمار
در طی سالیان متمادی، صنعت برق ایران با چالشی اساسی مواجه شده است؛ رشد بیوقفه مصرف برق در حالی که ظرفیت تولید به موازات آن افزایش نیافته است. این ناترازی میان تولید و مصرف برق، عامل اصلی بروز خاموشیها و قطعیهای گسترده در کشور بوده است.
بر اساس گزارشهای رسمی، مصرف برق ایران سالانه حدود ۶ تا ۸ درصد رشد دارد، اما ظرفیت تولید برق با رشدی بسیار کمتر، تقریباً ثابت مانده است. برای نمونه، مصرف برق در سال ۱۴۰۳ به حدود 80 هزار مگاوات در اوج بار رسیده که نسبت به سال قبل بیش از ۵ هزار مگاوات افزایش داشته است. این روند افزایشی مصرف، در کنار افزایش دمای هوا و توسعه صنایع، فشار مضاعفی بر شبکه برق وارد میکند. طبق آمار منتشر شده، در ششماهه نخست سال گذشته، بخش صنعت به عنوان بزرگترین مصرفکننده برق، 34 درصد از کل مصرف را به خود اختصاص داده و بخش خانگی با 33.6 درصد در جایگاه دوم قرار دارد.
از سوی دیگر، برنامههای توسعه ظرفیت تولید برق نیز نتوانستهاند به اهداف تعیین شده برسند. این عدم تناسب رشد باعث شده است که در سالهای اخیر، به ویژه در فصلهای گرم سال، ناترازی برق به شدت افزایش یابد. به طوری که در تابستان ۱۴۰۳، ناترازی برق در ماههای اوج مصرف بین ۱۷ تا ۱۹ هزار مگاوات گزارش شده است. این میزان ناترازی به معنای کمبود ظرفیت تولید برق نسبت به تقاضا است که به ناگزیر منجر به خاموشیهای برنامهریزی شده و اضطراری شده است.
ریشههای ناترازی برق در ایران
همانطور که اشاره کردیم، ایران طی سالهای اخیر با چالشهای جدی در حوزه تأمین برق مواجه بوده است؛ چالشهایی که ریشه در رشد پرشتاب تقاضا، محدودیت منابع تولید و وابستگی شدید به سوختهای فسیلی دارند. در چنین شرایطی، تأمین امنیت انرژی و حفظ پایداری شبکه برق به یکی از اولویتهای کلیدی کشور تبدیل شده است. برای دستیابی به این هدف، شناسایی عوامل مؤثر و یافتن راهحلهای مناسب امری ضروری است. در ادامه، به بررسی مهمترین عوامل و دلایل بروز ناترازی در تأمین برق در ایران خواهیم پرداخت:
1. عوامل تقاضا: الگوی مصرف ناکارآمد و پایین بودن بهرهوری انرژی
از عوامل کلیدی ناترازی برق در ایران، رشد بیرویه مصرف، الگوی مصرف ناکارآمد و پایین بودن بهرهوری انرژی در بخشهای مختلف است. اگر چه میزان صنعتی شدن و پیشرفت یک جامعه ارتباط مستقیمی با سرانه مصرف برق آن دارد، اما نمیتوان نادیده گرفت که الگوی مصرف ناکارآمد و پایین بودن بهرهوری انرژی در وسایل برقی خانگی و صنعتی کشور، باعث افزایش مصرف بیرویه و هدررفت انرژی میشود. به عنوان مثال، استفاده گسترده از تجهیزات قدیمی و کمبازده، عدم رعایت استانداردهای انرژی در ساختمانها، و نبود فرهنگ مصرف صحیح برق، همگی باعث افزایش مصرف غیرضروری و فشار مضاعف بر شبکه برق کشور میگردد.
علاوه بر این، پایین بودن بهرهوری انرژی در صنایع به دلیل استفاده از فناوریهای فرسوده و عدم بهروزرسانی ماشینآلات، باعث مصرف بالاتر سوخت و برق شده و توان تولید را تحت تأثیر قرار میدهد. این شرایط نه تنها موجب افزایش هزینه های انرژی میشود، بلکه به کاهش پایداری شبکه، ناترازی انرژی و بروز خاموشیهای گسترده نیز منجر میگردد. بنابراین، اصلاح الگوی مصرف و ارتقای بهرهوری انرژی از ضروریات مهم برای کاهش ناترازی برق و تضمین تأمین پایدار انرژی در کشور است.
شاید بیراه نباشد اگر بگوییم، جامعه ما دهه هاست که با سنت دیرینه خود، صرفه جویی در مصرف، بیگانه شده است. در صورتی که هر خانواده و به دنبال آن هر کسب و کاری با اجرای چند اقدام ساده میتواند کمک شایانی به روند رشد مصرف انرژی در کشور نماید.
به طور کلی، مدیریت ناکافی مصرف و عدم بهینهسازی الگوی مصرف، در کنار رشد روزافزون تقاضا، چالشهای جدی در تأمین پایدار برق کشور ایجاد کرده است که نیازمند تدابیر اساسی در بهینهسازی مصرف و ارتقای بهرهوری انرژی است.
2. محدودیتهای عرضه
با وجود پایین بودن بهرهوری انرژی و مصرف بیرویه، افزایش تقاضای برق در جامعه به دلایلی همچون رشد جمعیت، برنامههای توسعهای و ضرورت گسترش صنعت امری طبیعی و منطقی است. بنابراین، میتوان گفت که مهمترین دلیل و عامل ناترازی برق در ایران در سالهای اخیر، محدودیتهای جدی در بخش عرضه است که خود ناشی از چند عامل کلیدی میباشد. در این بخش، به بررسی اجمالی مهمترین عوامل مؤثر در ایجاد ناترازی و کمبود انرژی برق در کشور در بخش عرضه خواهیم پرداخت:
· وابستگی ۹۰ درصدی به سوختهای فسیلی
بیش از ۹۰ درصد برق تولیدی در ایران از طریق نیروگاههای حرارتی با سوختهای فسیلی مانند گاز طبیعی و نفت تأمین میشود. این وابستگی شدید به منابع فسیلی، کشور را در معرض مشکلات تأمین سوخت قرار میدهد و همچنین پیامدهای زیستمحیطی منفی از جمله افزایش آلایندهها و انتشار گازهای گلخانه ای را به دنبال دارد.
· فرسودگی ۶۰ درصدی نیروگاههای حرارتی
بیش از ۶۰ درصد ظرفیت نیروگاههای حرارتی کشور به دلیل قدمت بالا و استفاده از فناوریهای قدیمی، فرسوده و ناکارآمد شدهاند. این وضعیت باعث کاهش راندمان تولید برق، افزایش هزینههای نگهداری و تعمیرات و احتمال بروز خرابیهای ناگهانی میشود که در نهایت توان تولید برق را محدود میکند و به ناپایداری شبکه منجر میشود.
· مشکلات تأمین مالی و سرمایهگذاری در زیرساختها
کمبود منابع مالی و محدودیت در جذب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی، توسعه و نوسازی زیرساختهای برق از جمله نیروگاهها، خطوط انتقال و شبکههای توزیع را با مشکل مواجه کرده است. این مسئله مانع افزایش ظرفیت تولید و بهبود کیفیت خدمات شده و باعث میشود که سیستم برق کشور نتواند به طور مؤثر پاسخگوی رشد تقاضا باشد. این محدودیتها در کنار افزایش تقاضا، موجب بروز کسری قابل توجه در عرضه برق و ایجاد ناپایداری در شبکه شدهاند که نیازمند برنامهریزی جامع و جذب سرمایهگذاریهای هدفمند است.
3. قیمتگذاری غیرواقعی انرژی
قیمتگذاری غیرمنطقی انرژی یکی از مهمترین عوامل موثر بر ناترازی برق در ایران است که پیامدهای گستردهای در مصرف و عرضه انرژی به دنبال دارد. در ایران، قیمت حاملهای انرژی به طور مصنوعی و پایینتر از قیمت واقعی بازار تعیین میشود که باعث افزایش بیرویه و غیرکارآمد مصرف انرژی شده است. این سیاست قیمتگذاری ارزان، انگیزه مصرف بیش از حد در بخشهای خانگی، صنعتی و حملونقل را تقویت کرده و به هدررفت منابع انرژی منجر میشود.
به علاوه، قیمتگذاری دستوری باعث کاهش جذابیت سرمایهگذاری در بخش تولید انرژی و توسعه زیرساختها شده و در نتیجه ظرفیت تولید برق و گاز نتوانسته پاسخگوی افزایش تقاضا باشد. همچنین، تفاوت شدید قیمت انرژی در ایران با کشورهای همسایه، زمینهساز قاچاق سوخت شده که به کاهش درآمدهای دولت و افزایش فشار بر بودجه عمومی منجر میشود.
اصلاح قیمت انرژی بدون برنامهریزی دقیق و حمایت از دهکهای کمدرآمد میتواند فشار اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی ایجاد کند، اما ادامه روند فعلی نیز ناپایداری شبکه انرژی و بحرانهای گستردهتری را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، بازنگری در سیاستهای قیمتگذاری انرژی و حرکت به سمت قیمتهای واقعی همراه با تدابیر حمایتی، کلید حل ناترازی انرژی در ایران محسوب میشود.
پتانسیل انرژی خورشیدی در ایران
ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص و شرایط اقلیمی مناسب، یکی از کشورهای با پتانسیل بالای تولید انرژی خورشیدی به شمار میآید. این کشور با میانگین تابش خورشیدی بین ۴.۵ تا ۵.۵ کیلووات ساعت بر مترمربع روزانه، میتواند از این منبع انرژی تجدیدپذیر بهرهبرداری کند. در ادامه به بررسی جزئیات بیشتر این پتانسیلها خواهیم پرداخت.
· میانگین تابش ۴.۵-۵.۵ کیلووات ساعت بر مترمربع روزانه
ایران دارای یکی از بالاترین سطوح تابش خورشیدی در جهان است. این ویژگی به ویژه در مناطق مرکزی و جنوبی کشور مشهود است. تابش خورشیدی بالا به معنای این است که پنل های خورشیدی میتوانند در طول سال انرژی قابل توجهی تولید کنند. این تابش نه تنها در روزهای آفتابی، بلکه حتی در روزهای نیمهابری نیز میتواند تولید انرژی را ادامه دهد. به عنوان مثال، در برخی مناطق، میانگین تابش خورشیدی میتواند به ۳۰۰ روز آفتابی در سال برسد، که این امر شرایط ایدهآلی برای سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی فراهم آورده است.
· تطابق منحنی تولید با الگوی مصرف پیک
یکی از مزایای کلیدی انرژی خورشیدی، تطابق منحنی تولید آن با الگوی مصرف پیک است. در ساعات اوج مصرف، به ویژه در فصلهای گرم سال که نیاز به انرژی برای سیستمهای خنککننده و تهویه مطبوع افزایش مییابد، تولید انرژی خورشیدی نیز به طور طبیعی در بالاترین سطح خود قرار دارد. این تطابق میتواند به بهبود کارایی سیستمهای توزیع انرژی و کاهش ناترازی برق کمک کند. به عنوان مثال، در روزهای گرم تابستان، زمانی که مصرف برق به اوج خود میرسد، تولید انرژی خورشیدی نیز به حداکثر میرسد و این امر میتواند فشار بر روی شبکه برق را کاهش دهد.
چالشهای توسعه انرژی خورشیدی
1. موانع اقتصادی
یکی از مهمترین چالش های پیش روی توسعه انرژی خورشیدی در ایران، موانع اقتصادی است که به اشکال مختلف خود را نشان میدهد:
· هزینه اولیه بالای تجهیزات و نوسانات ارزی
یکی از اصلیترین موانع اقتصادی در مسیر توسعه انرژی خورشیدی، هزینه بالای خرید و نصب تجهیزات اولیه است. به ویژه تجهیزاتی مانند اینورترهای خورشیدی و باتریهای ذخیره ساز که وارداتی هستند و قیمت آنها به شدت به نرخ ارز وابسته است. با توجه به نوسانات مداوم بازار ارز در ایران، برآورد هزینه احداث نیروگاه خورشیدی برای سرمایهگذاران بسیار دشوار و پرریسک میشود. این شرایط سبب میشود بسیاری از افراد و شرکتها از ورود به این حوزه منصرف شوند یا پروژههای خود را به تعویق بیندازند.
· عدم جذابیت بازگشت سرمایه برای بخش خصوصی
یکی دیگر از چالشهای جدی، عدم جذابیت کافی در بازگشت سرمایه برای فعالان بخش خصوصی است. این موضوع به ویژه با توجه به قیمت فروش برق در شبکه به بخشهای مختلف که فاصله زیادی با قیمت واقعی آن دارد، نمود بیشتری پیدا میکند. در نتیجه، مدت زمان بازگشت سرمایه افزایش یافته و سودآوری این پروژهها کاهش مییابد. این وضعیت باعث شده است که سرمایهگذاران تمایل بیشتری به اختصاص منابع مالی خود به حوزههایی با بازدهی بالاتر و ریسک کمتر داشته باشند، و توسعه انرژی خورشیدی در اولویت قرار نگیرد.
2. محدودیتهای فنی
یکی از چالشهای اساسی در حوزه انرژی، ضعف شبکههای توزیع در ادغام منابع متناوب است. این مشکل به ویژه در شرایطی که منابع انرژی تجدیدپذیر، مانند انرژی خورشیدی و بادی، در حال افزایش هستند، به وضوح خود را نشان میدهد. شبکههای توزیع فعلی معمولاً برای مدیریت و یکپارچهسازی این منابع طراحی نشدهاند و این امر میتواند منجر به ناپایداری و اختلال در تأمین برق شود.
عدم توانایی در هماهنگی و ادغام این منابع متنوع، نه تنها بر کارایی شبکه تأثیر میگذارد، بلکه میتواند به افزایش هزینهها و کاهش کیفیت خدمات نیز منجر شود. به همین دلیل، نیاز به بهبود زیرساختهای فنی و ارتقاء فناوریهای مرتبط با شبکههای توزیع، از اهمیت ویژهای برخوردار است. با سرمایهگذاری در فناوریهای جدید و بهکارگیری روشهای نوین، میتوان به بهینهسازی عملکرد شبکهها و افزایش پایداری تأمین انرژی کمک کرد.
3. چالشهای سیاستگذاری
یکی از چالشهای اساسی توسعه انرژی خورشیدی در ایران، ناهماهنگی و عدم یکپارچگی در سیاستگذاری و تدوین قوانین مرتبط است. این موضوع بهویژه در حوزه صنایع، نمود بیشتری پیدا میکند؛ صنایعی که با خاموشیها و قطعیهای مکرر برق مواجه هستند، با مسائل پیچیدهای روبهرو میشوند. برای مثال، بسیاری از صاحبان صنایع نسبت به دریافت برق پایدار و هموار در زمان خاموشیها از شبکه، حتی در صورت سرمایهگذاری و احداث نیروگاه خورشیدی، اعتماد کافی ندارند. این بیاعتمادی ناشی از نبود تضمینهای اجرایی و شفافیت در قوانین است.
از سوی دیگر، صنایع کوچکتر که فاقد فیدر اختصاصی هستند، حتی اگر تمایل داشته باشند با شبکه برق تهاتر کنند و از خاموشی مصون بمانند، به دلیل عدم کنترلپذیری قطعی برق مشترکینی که به یک فیدر متصل هستند، عملاً امکان چنین کاری را ندارند. این موضوع باعث میشود بسیاری از این صنایع، علیرغم داشتن انگیزه و توانایی، از ورود به عرصه تولید انرژی خورشیدی باز بمانند.
بنابراین، متولیان امر و سیاستگذاران باید همزمان با تدوین قوانین الزامآور و تحمیل خاموشیهای برنامهریزیشده، راهکارهای عملی و اجرایی برای حل این مسائل ارائه دهند. تنها با ایجاد هماهنگی و رفع موانع قانونی و اجرایی، میتوان اعتماد صنایع را جلب کرد و مسیر توسعه انرژی خورشیدی را هموار ساخت.
راهکارهای تحقق پتانسیل خورشیدی در ایران
برای بهرهبرداری کامل از ظرفیت عظیم انرژی خورشیدی در ایران، لازم است مجموعهای از راهکارهای هدفمند و عملیاتی به اجرا درآید که بتواند موانع موجود را از پیش روی توسعه این صنعت بردارد و انگیزههای لازم را برای سرمایهگذاران و مردم فراهم کند. از جمله این اقدامات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
· اصلاح الگوی تعرفهگذاری بر اساس هزینههای واقعی
اصلاح نظام تعرفهگذاری برق خورشیدی به گونهای که بازتابدهنده هزینههای واقعی تولید و نگهداری باشد، اهمیت فراوانی دارد. این اقدام باعث افزایش جذابیت اقتصادی پروژهها شده و بازگشت سرمایه را تسریع میکند. همچنین، تعیین تعرفههای منصفانه و شفاف، اعتماد سرمایهگذاران را جلب کرده و زمینه رشد پایدار صنعت خورشیدی را فراهم میسازد.
· رفع چالش های قانونی احداث نیروگاه های خورشیدی
تسهیل فرآیندهای قانونی و اداری، حذف موانع بوروکراتیک و تدوین قوانین شفاف و هماهنگ از جمله اقداماتی است که میتواند به بهبود وضعیت بازار انرژی کمک کند. همچنین، شنیدن دغدغهها و چالشهایی که بخش خصوصی و صنایع در این مسیر با آن مواجهاند و ارائه راهحلهای مؤثر و عملی، از دیگر راهکارهای حیاتی به شمار میآید.
این اقدامات نه تنها زمان و هزینههای اجرای پروژهها را کاهش میدهد، بلکه سرمایهگذاران را نیز برای ورود به بازار انرژی خورشیدی ترغیب میکند. با ایجاد یک محیط مساعد و پایدار، میتوان به رشد و توسعه هر چه بیشتر این صنعت امیدوار بود.
· ایجاد صندوق توسعه انرژیهای تجدیدپذیر با مشارکت بخش خصوصی
یکی از مهمترین گامها، تأسیس صندوقی ویژه است که بهصورت مشترک توسط دولت و بخش خصوصی تأمین مالی شود و منابع لازم برای حمایت از پروژه های خورشیدی را فراهم آورد. این صندوق میتواند با ارائه تسهیلات مالی، تضمینهای بازگشت سرمایه و حمایتهای فنی، ریسک سرمایهگذاری را کاهش داده و سرمایهگذاران را به ورود به این حوزه ترغیب کند.
· اجرای طرحهای مشارکتی برای خانوارهای کمدرآمد
به منظور گسترش دسترسی به انرژی پاک و حمایت از اقشار آسیبپذیر، اجرای پروژههای مشارکتی خورشیدی برای خانوارهای کمدرآمد ضروری است. این طرحها میتوانند با ارائه تسهیلات و آموزشهای لازم، امکان بهرهمندی این خانوارها از برق خورشیدی را فراهم کنند و ضمن کاهش هزینههای انرژی، به بهبود کیفیت زندگی آنان کمک نمایند.
بیشتر بخوانید: قطعی برق و خسارت ۱۰۰ هزار میلیاردی آن به صنایع مختلف